تیاراتیارا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

تیارا گلی

التماس دعا ..........

از همه دوستان گلی که این مطلب را میخوانند به عنوان یک مادر دلواپس ونگران عاجزانه التماس دعا دارم   نردبان دلم شکسته است، میشود برای من کمی دعا کنی؟ یا اگر خدا اجازه میدهد، کمی بجاى من خدا خدا کنی؟ راستش دلم مثل یک نماز بین راه، خسته وشکسته است، میشودبرای بیقراری دلم سفارشی به آن رفیق باوفا، خدا کنی؟   این دستان ساده و خالی دخیلتان مارا به رسم رفاقت دعا کنید   یگانه دختر زیبایم ،تیارای عزیزم : تبسم شیرین عشق ، گوشه ای از نگاه خداست. تنها به نگاه او می سپارمت .   ...
6 بهمن 1390

اسکن وباز هم دلواپسی..................

سلام عزیزم بهونه قشنگ من برای زندگی خیلی امروز پریشانم مامان جون .الهی درد وبلات به جونم دیروز رفتم برات وقت اسکن گرفتم وامروز ساعت 12 باید ببرمت اسکن از کلیه هاتو انجام بدیم که با تزریق الهی فدات بشم مامان وقتی بهش فکر میکنم تموم بدنم میلرزه .آخه خیلی اذیت میشی از دیروز برای اون اشکایی که میدونم میرزی و اون درد دست کوچولوت یه عالمه اشک ریختمو نگرانم.دیشب تا صبح نخوابیدم الهی قربونت برم خودت هم بیقرار بودی و مثل اینکه میفهمیدی من نگرانتم تا صبح توی بغلم  خوابیدی ویک حس خاصی داشتیم هر دو . برات وقت گرفتم مرکز اسکن هسته ای دی که نزدیک شرکت خودمون هست و ساعت 12 با بابایی و مادرجون میایی الهی فدات بشم اشک چشام نمیذاره خوب تایپ کنم ....
6 بهمن 1390

جواب آزمایش

سلام عزیزم ،نفسم یکشنبه بعداز ظهر برات وقت دکتر متخصص کلیه گرفتم و بابایی رفت جواب آزمایش سومتو بگیره .تا بابا اومد خونه از استرس داشتم روانی میشدم وشهامت اینکه تلفنی ازش بپرسم جواب پروتئینت + یا منفی را نداشتم .فقط توی این مدت دعا میکردم واشک میریختم .بالاخره بابایی اومد خونه وخوشحال بود خوشبختانه جواب پروتئینت منفی بود واز خوشحالی گریه کردم و خدا را هزاران بار شکر کردم اما برای اطمینان بیشتر باید میبردیمت دکتر ساعت 7/5 شب رفتیم مطب دکتر مدیحی .آقای دکتر آزمایشات و سونوگرافی هاتو دید وشرح حالی ازت گرفت وگفت خوشبختانه پروتئینش + نیست و آزمایشگاه اول اشتباهی + اعلام کرده که همونجا توی دلم هزار تا لعنت به اون آزمایشگاه مثلا معروف با دستگا...
5 بهمن 1390

خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااا خودت کمک کن

الان که دارم این مطالب را مینویسم صورتم غرق اشکامه .آخه بابایی تماس گرفت وگفت آزمایشتو نشون دکتر داده وگفته یکبار دیگه ازت آزمایش بگیریم و ببریمت پیش متخصص کلیه .خیلی نگرانتم خیلللللللییییییییی .بغضم نمیذاره بنویسم .از همه بیشتر از این ناراحتم که الان باید سر کار باشم .بابایی هم خیلی دلواپسته .اون امروز سر کار نرفته و رفت دوباره برات ظرف بگیره .ادرارتو بدیم آزمایش و بعدازظهر ببریمت پیش دکتر مدیحی که دکتر خودت معرفی کرده . به امید بهبود کامل تو عزیزم عزیز دلم فقط از خدا سلامتیتو میخوام وبس ...
3 بهمن 1390

باز هم مریضی ودلواپسییییییی

سلام یگانه دختر زیبای من باز هم امروز دلواپسم دلواپس ونگران سلامتی تو فرشته کوچولوی نازم .تیارا جونم عصر شنبه مادر جون رفت جواب آزمایشتو بگیره که بهش گفته بودند خدا راشکر عفونت ادرار نداری اما مشکوک به دفع پروتئین هستی و آزمایش باید تکرار بشه .خلاصه دیروز صبح 2 بهمن دوباره ازت نمونه گرفتیم ودادیم آزمایش ومتاسفانه پروتئینت مثبته .از همون دیروز توی اینترنت سرچ کردم و دلواپسیم بیشتر شد وخلاصه خیلی نگرانتم . دیشب هم تا صبح نخوابیدم و تو فکرت بودم فقط از خدا سلامتیتو میخواستم .خودت هم بیقرار بودی و با آرامش نخوابیدی الان هم که دارم برات مینویسم پیش مادرجون تو خونه هستی و بابایی هم رفته آزمایشتو نشون دکتر بده .من هم چون مرخصی ندارم نتونستم با...
3 بهمن 1390

بالاخره این هفته خونه خودمون هستیم.........

گل قشنگم  اگه خدا بخواد این هفته را کامل خونه خودمون هستیم و مادر هم قبول کرد این هفته بیاد پیشمون تا ما مجبور نباشیم بریم اونجا. آخه این مدت که من میام سرکار همش خونه مادر جون هستیم و فقط آخر هفته ها میام خونه خودمون .اما قرار شد این هفته را مادر جون بیاد خونمون  چون یکشنبه وسه شنبه که تعطیله و یک دلیل دیگه هم اینکه این روزها خیلی جیغ جیغو شدی و با النا خیلی با هم لجبازی میکنید .به خاطر همین من و عمه سپیده به این نتیجه رسیدیم یک هفته از هم دور باشید تا ببینیم چی میشه نمیدونم چرا اینجوری شدید سر یک اسباب بازی یا اینکه هر دو میخواین بغل یک نفر باشید با هم لج میکنید و جیغ میزنید . من که خونه خودمون راحت ترم اما مادر جون سختش میش...
1 بهمن 1390

تیارا گلی و وزن نگرفتن .......

سلام فرشته زیبای من الهی مامان قربون تو فسقلی بره که این روزها خیلی شیطون شدی . 5 شنبه گذشته بالاخره آزمایشتو گرفتم وبردمت دکتر .آقای دکتر ایران پور خیلی از دستمون شاکی بود و یه عالمه به من غرزد که چرا وزنت کمه .آخه عزیزم از 1 ماه قبل تا حالا 100 گرم اضافه کرده بودی وتازه شدی 9400 .دخمل گلم از وقتی تب کردی غذا خوردنت خیلی بد شده و هیچی نمیخوری .آقای دکتر گفته از این به بعد نباید نصفه شبها شیر بخوری و هله هوله وآب میوه و پفیلا هم ممنوع .امیدوارم هر چه زودتر به غذا بیفتی و دوباره تپلی بشی عزیز دلم .   ...
1 بهمن 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تیارا گلی می باشد